next page

fehrest page

back page


موانع توسعه منابع طبيعى‏
بانك جهانى در گزارشى با عنوان ((توسعه در جهان در سال 1996))، آمار سال 9931م را منتشر كرده است در اين گزارش درباره زمينهاى زير كشت آمده است:
از زمينهاى زراعى تنها11% زير كشت رفته و از زمينهاى غير زراعى 26% بهره بردارى شد اگر همه اين زمينها به خوبى مورد بهره بردارى قرار- گزارشى از توسعه در جهان در سال 9961م، ص 355. ? مى‏گرفت، نياز انسان به غذا تأمين مى‏شد دلايل زيادى وجود دارد كه مانع استفاده انسان از منابع مى‏شود و در نتيجه فقر وتنگدستى در جوامع منتشر مى‏گردد.
ما در فصل ((فقر و عوامل آن )) به بخشى از اين دلايل اشاره كرديم در اينجا به موانع استفاده از منابع انسانى و طبيعى اشاره مى‏كنيم.
مانع اول:بيكارى‏

است كه در اثر آن بخش زيادى از افراد جامعه از شركت در فعاليت اقتصادى باز مى‏مانند و توليد كاهش مى‏يابد و در نتيجه، درصد رشد جمعيت نسبت به توليد بالاتر مى‏رود و اين امر موجب فقر و تنگدستى مى‏گردد كه معمولا از سه عامل ناشى مى‏شود:
عامل اول: به خود افراد بر مى‏گردد، زيرا بعضى از آنها به تنبلى و راحت طلبى عادت كرده‏اند اسلام اين افراد را به كار و تلاش تشويق مى‏كند و از آنان مى‏خواهد كه با قدم گذاشتن در صحنه كار و تلاش خود را از تنبلى و تن پرورى رها سازند در تأييد اين موضوع گفتارهاى زيادى را از نهج البلاغه ذكر كرديم.
عامل دوم: شرايط و زمينه‏هاى كار است: گاهى شخص موقعيت كار پيدا نمى‏كند و هنگامى كه سطح اقتصادى در جامعه پايين بيايد، بازار كار نيز كساد مى‏شود و شخص عليرغم توانائى، فرصتى براى كار پيدا نمى‏كند.
روشى كه اسلام براى حل اين مشكل ارايه مى‏دهد عبارت است از:
1- جلوگيرى از ثروت اندوزى: امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
فلا يغرنك سواد الناس من نفسك و قد رأيت من كان قبلك ممن جمع المال‏

پس به بسيارى مردمان فريفته نشوى، كه خود به چشم خود ديدى آن را كه پيش از تو بود، مالها اندوخت - خطبه‏ها: 132. ?
در همين خطبه مى‏فرمايد:
أما رأيتم الذين يأملون بعيدا و يبئون مشيدا و يجمعون كثيرا كيف أصبحت بيوتهم قبورا و ما جمعوا بورا وصارت أموالهم للوارثين‏

آيا آن كسانى را كه آرزوهاى دور و دراز در دل داشتند و بناهاى بلند و استوار بر مى‏آوردند، و مال فراوان گرد آورده بودند تباه گرديد و اموالشان به ميراث خوران رسيد. - خطبه‏ها: 132. ?
سپس امام عليه‏السلام درباره بعضى از مردم كه گوئى كسرى و قيصرند، مى‏فرمايد:
من المال على المال فأكثر و من بنى و شيد و زخرف و نجد

و نيز آن كس كه دارايى خود را گرد آورد، و همواره بر آن افزود و كاخهاى استوار برآورد و آنها را بياراست و آرايه ساخت.)) - نامه‏ها: 3. ?
2- استفاده ثروت در راه خير: اگر انسان مؤمن به مالى دست يابد، بهتر است كه آن را در كارهاى خير استفاده كند و درهاى اميد را به روى كسانى كه، كار پيدا نمى‏كنند، بگشايد.
امام عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((من بذل ماله جل؛ آنكه مالش را ببخشد، بزرگى بيند)) - غرر: 5/142. ?
من بذل فى ذات الله ماله عجل له الخلف‏

آنكه مالش را در راه خدا بذل و بخشش كند، مالش زود جبران گردد - غرر: 5/337. ?
((خير الأموال ما أعان المكارم؛ بهترين مالها آن است كه براى رسيدن بزرگيها ياريگر باشد))
3- در جستجوى كار بودن: اگر انسان در جايى كارى پيدا نكند مى‏تواند به جاى ديگر مسافرت كند و با تحمل سختيها و دشواريها به خواسته خويش دست يابد، چون كار براحتى بدست نمى‏آيد بلكه بايد در راه آن تلاش كرد و سختى‏ها را به جان خريد امام عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((ركوب الأهل يكسب الأموال؛ سوار شدن بر مركب خطر، مال و ثروت بدنبال آورد)) - غرر: 3/428 ?
و به فرزندش امام حسن عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((فاسع فى كدحك و لا تكن خازنا لغيرك؛ سخت بكوش ولى گنج ديگران مباش)) - غرر: 4/94. ?
كه هماهنگ با اين آيه قرآن است:
يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملا قيه‏

اى انسان تو در راه پروردگارت رنج فراوان مى‏كشى، پس پاداش آن را خواهى ديد. - انشقاق: 6. ?
عامل سوم: شرايط و اوضاع سياسى است، گاهى ظلم سياسى، موجب بروز شكاف اقتصادى در جامعه مى‏شود و به تبع آن دو طبقه محروم و مرفه در جامعه بوجود مى‏آيد گاهى نيز اوضاع نابسامان امنيتى چون بروز جنگهاى داخلى و نا آراميها، فعاليت اقتصادى را دچار تزلزل مى‏كند و در معرض خطر قرار مى‏دهد در چنين اوضاعى تنها صلح و آرامش است كه مى‏تواند همه چيز را به حالت عادى برگرداند و وضعيت نابسامان اقتصادى را به ثبات و آرامش تبديل كند از اين رو امام على عليه‏السلام به مالك اشتر مى‏فرمايد:
و لا تدفعن صلحا اليه و عدوك و لله فيه رضى فان فى الصلح دعة لجنودك و راحة من همومك و أمنا لبلادك‏

اگر دشمنت تو را به صلح فراخواند، از آن روى متاب كه خشنودى خداى در آن نهفته است، صلح سبب بر آسودن سپاهيانت شود و تو را از غم و رنج برهاند و كشورت را امنيت بخشد.
به همين جهت آرامش و امنيت از عوامل مهم به گردش در آوردن چرخ اقتصاد به شمار مى‏آيند و همچنين از انگيزه‏هاى كار و توليد محسوب مى‏شوند.
مانع دوم: بيكارى پنهان‏

از نشانه‏ها و مظاهر عقب ماندگى اقتصادى آن است كه كارآيى بخش كارگرى در كشورهاى در حال توسعه كمتر از كشورهاى پيشرفته است لذا هنگامى كه گفته مى‏شود ميانگين نيروى كار50 درصد است.منظور آن نيست كه همه اين مقدار بطور كامل به كار مى‏پردازد بلكه كار مفيدى را كه يك كارگر در طول مدت كار روزانه انجام مى‏دهد بسيار كمتر از توان كارى وى است اين وضعيت از چند عامل ناشى مى‏شود:
1- عوامل طبيعى: قدرت و استعداد حاصلخيزى زمين، برنامه كشت موسمى را بر كشاورز تحميل مى‏كند لذا كشاورزان در موسم‏هاى خاصى به كشت مى‏پردازند و سپس به انتظار فرا رسيدن موسم ديگر بيكار مى‏مانند به عنوان مثال، در كشور ايران روزهاى كار براى يك دهقان حدود 108 روز در سال است يعنى كمتر از 33/0 روزهاى سال به كار اشتغال دارد در- قره باغيان، مرتضى: اقتصاد رشد و توسعه ص 46. ? كشورهاى ديگر نيز كشاورزان چنين وضعى دارند ولى اين مشكل قابل حل است و آن اجراى قانون احياى زمين است.
در نتيجه وقتى زمين براى كشت مساعد نباشد، كشاورز مى‏تواند از زمينى ديگر استفاده كند و بدين ترتيب بيكار نخواهد ماند.
قانون احياى زمين از احكام مهم اقتصاد اسلامى است كه رسول الله صلى الله عليه و آله وضع كرد و اميرالمومنين عليه‏السلام نيز از آن پيروى كرد، ايشان مى‏فرمايد:
من أحيى أرضا ميته من المسلمين فليعمرها وليود خراجها

هر كس از مسلمانان زمين مواتى را احيا كند بايد آن را آباد نگه دارد و خراج آن را بپردازد - وسايل الشيعة 2/143. ?
2- عوامل روانى: هميشه عده‏اى از كارگران هستند كه كارآيى مطلوب ندارند، آنان در طول هشت ساعت كار، دو ساعت كار مفيد انجام مى‏دهند، و بقيه وقت خود را به تنبلى و كم كارى سپرى مى‏كنند اسلام تشويق مى‏كند كه شخص دست از كم كارى سهل انگارى بردارد؛ امام عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((من أطاع التوانى ضيع الحقوق؛ هر كه در كارها سستى پيشه كند- كلمات قصار: 231. ? حقوق خويش را تباه كرده است))
و امام على عليه‏السلام درباره رسول الله مى‏فرمايد:
((فبلغ رسالات ربه غير و ان و لا مقصر او رسالت پروردگارش به جاى‏- خطبه‏ها: 15. ? آورد نه در آن سستى كرد نه كوتاهى)) لذا بايد همه تلاش خود را به كار بندد تا كار مفيد و ثمر بخشى را ارايه دهد.))
3- ضعف كارآيى: در بعضى از موقع ناتوانى و كم كارى از ضعف كارآيى فنى يا علمى ناشى مى‏شود يعنى شخصى از دانش فنى كافى در كار برخوردار نيست، در اينجا ارزش و نقش دانش و تجربه مشخص مى‏گردد كه تا چه اندازه مى‏تواند در بالا بردن كيفيت كار و نيز رسيدن به كارآيى مطلوب، موثر واقع شود در كشورهاى صنعتى اكثريت با كارگر باسواد و برخوردار از دانش فنى است تقريبا كارگر بيسواد وجود ندارد و كارگر غير ماهر و غير فنى در رديف بيسوادان قرار دارد و اسلام از كارگر مى‏خواهد كه دانش بياموزد و هر چه در توان دارد در اين راه فرو گذار نكند امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
فان العامل بغير علم كالسائر على غير طريق، فلا يزيده بعده عن الطريق الواضح الا بعدا عن حاجته - خطبه‏ها: 53. ?

پس هر كس بدون علم دست به عملى زند، چونان كسى است كه بيرون از راه گام مى‏زند كه هر چه بيشتر رود، بيشتر از مقصود دور گردد.))
درباره استفاده و بهره مندى كامل از وقت مى‏فرمايد:
فاليعمل العامل منكم فى ايام مهله قبل ارهاق أجله و فى فراغه قبل أوان شغله و فى متنفسه قبل أن يوخذ بكظمه - خطبه‏ها: 85. ?

بر هر يك از شماست، كه براى خدا كارى كند، در روزهايى كه فرصتى هست، پيش از فرار رسيدن اجلش و در زمان آسودگى، پيش از گرفتار شدنش و به هنگامى كه نفس تواند كشيد، پيش از بند آمدنش.
و درباره كسب تجربه مى‏فرمايد:
و من التوفيق حفظ التجربة؛ تجربه اندوزى نشان پيروزى است.- كلمات قصار: 202. ?
مانع سوم: عدم آگاهى از منابع طبيعى‏

بايد گفت كه پاره‏اى از كشورها شناخت كاملى از امكانات مادى خود ندارند نبايد از نظر دور داشت كه خداوند سبحان براى هر ملتى نوعى نعمت قرار داده است، اينگونه نيست كه ملتى فقير و ملتى ثروتمند باشند، بلكه ملت ناآگاهست، يعنى از آنچه خداوند روزى او قرار داده بى خبر است و نياز به مدت زمانى طولانى دارد تا وسايل علمى اش پيشرفت كند و بتواند منابع طبيعى خود را كشف كند به عنوان مثال كشورهاى حاشيه خليج فارس، دو قرن پيش، جز مشتى خاك چيزى در اختيار نداشتند و شايد بعضى از مردم از اينكه در چنين سرزمينى ساكن بودند، اظهار پشيمانى مى‏كردند، از بدشانسى خود مى‏ناليدند كه چرا در چنين مكانى قدم به دنيا گذاشته‏اند.اما امروزه وضع به كلى فرق كرده است بنحوى كه بعضى علاقه‏مند تابعيت يكى از اين كشورها را بدست آورند از طرفى شايد امروز كسى باشد كه از واقعيت تلخ كشور خود رنج ببرد ولى فردا با شنيدن صداى كارخانه‏ها و نيروگاهها كه سراسر كشورش را پر خواهد كرد، به جنبش و پايكوبى خواهد پرداخت.
اين روزها خبرگزاريها از قزاقستان خبر مى‏دهند كه مقدار قابل توجهى زغال سنگ كه وزن آن به 200 ميليون تن مى‏رسد در نزديكى يكى از ايستگاههاى راه آهن اين كشور بدست آمده است كه به راحتى قابل انتقال است.
اروپا نيز شش قرن پيش، سرزمينى عارى از تمدن بود و جيره خوار تمدن شرق، محسوب مى‏شد اما ملتهاى اروپا نيز با پشت گذاردن شبهاى ظلمانى جهل و نادانى، طبيعت پيرامون خود را شناختند و صخره‏هاى سخت را به انرژى تبديل كردند و از آهن برجهاى سر به آسمان كشيده و وسايل حمل و نقل ساختند قرآن كريم نيز انسان را به سعى و تلاش تشويق مى‏كند.
...وأمشوا فى مناكبها و كلوا من رزقه و اليه النشور ،...

بر روى آن سير كنيد و از رزق خدا بخوريد، چون از قبر بيرون آييد به سوى او مى‏رويد. - ملك: 15. ?
امام عليه‏السلام نيز با الهام از قرآن، انسان را به سير و سفر، سعى و تلاش از اين طريق، تشويق مى‏كند.
مى‏فرمايد:
ما أجمل فى الطلب من ركب البحر للتجارة .- كافى: 5/56/2 ?

چه زيباست كه انسان براى طلب روزى، به دريا سفر كند و به تجارت بپردازد.
و نيز مى‏فرمايد:
فانظروا الى مواقع نعم الله عليهم حين بعث اليهم رسولا فقعد عليه طاعتهم و جمع على دعوته ألفتهم، كيف نشرت النعمة عليهم جناح كرامتهإ؛ ص‏6 و أسال لهم جداول نعيمها ؛ - خطبه‏ها: 234 ?

سپس اين قوم را بنگريد، آنگاه كه خداوند نعمتهاى خويش به آنان ارزانى داشت و برايشان پيامبرى فرستاد و آنان را فرمانبردار آيين او نمود و به دعوت او پراكندگيهاشان را به يگانگى بدل كرد و نعمت بال كرامت بر سرشان بگسترد و جويبارهاى خود را به سويشان روان داشت.
در اينجا امام عليه‏السلام انسان را فرا مى‏خواند تا چشم خود را در برابر نعمتهايى كه خداوند به او ارزانى داشته؛ باز كند و منابع ضرورى و حياتى خود را در ميان آنها جستجو كند.
مانع چهارم: عدم بهره بردارى درست از منابع‏

همانطور كه گفتيم عدم وجود دانش فنى موجب مى‏گردد كه از منابع استفاده درست و مناسب صورت نگيرد زيرا كشورهاى زيادى هستند كه منابع طبيعى در اختيار دارند ولى عليرغم ثروتمندى، نيازمندند چون نمى‏توانند از اين منابع به نحو احسن بهره بردارى كنند.در نتيجه وجود منابع غنى مشكلى را حل نمى‏كند و چيزى را محقق نمى‏سازد و تأثيرى نيز در پيشرفت ندارد زيرا پيشرفت آنگاه آغاز مى‏شود كه افراد جامعه به اهميت اين منابع آگاهى داشته باشند و براى دستيابى به آن تلاش و كوشش بخرج دهند و رد وهله دوم تأمين وسايل و امكانات كافى فنى است.- قره باغيان، مرتضى: اقتصاد رشد و توسعه ج 1 ص 79 ?
تاريخ نشان داده است كه تغيير در سليقه و روشهاى توليد، تأثير بسزايى در شكوفايى توليد دارد تا آنجا كه سطح توليد را به طور تصاعدى بالا مى‏برد ((براى مثال كشور بريتانيا در بين سالهاى 1760- 7401با اختيار روشهاى جديد در توليد غلات، جريان انقلاب كشاورزى را طى كرد فرانسه نيز با استفاده از تجربيات بريتانيا توانست توليد كشاورزى خود را افزايش دهد، هر چند كه از زمين كشاورزى كمترى برخوردار بود.)) - قره باغيان: ج 1، ص 79. ?
بعضى از كشورها كه منابع طبيعى زيادى در اختيار ندارند، با استفاده از روشهاى پيشرفته و نوين توانسته‏اند، گامهاى موثرى را در مسير توليد بردارند، به عنوان مثال، ((كشور ژاپن در اين دسته از كشورها قرار مى‏گيرد.كه هر چند منابع طبيعى در اين كشور كمياب است ولى توانسته است با كشف روشهاى نوين استفاده از منابع، به طور چشمگير توسعه اقتصادى يابد.)) و اين كار را تنها در سايه استفاده كامل از منابع اوليه‏اى‏- همان: 1/79. ?
كه در اختيار داشت يا از خارج وارد مى‏كرد، انجام داد عامل موثر ديگر در بهره بردارى از منابع طبيعى، سهولت انتقال اين منابع با وسايل حمل و نقل زمينى و دريايى است و اگر كشورى وسايل لازم را جهت انتقال منابع نداشته باشد، بديهى است كه نمى‏تواند بخوبى به بهره بردارى از منابع بپردازد.
بنابراين مشكل فقر در برخى كشورها ناشى از نبود منابع طبيعى نيست بلكه نداشتن توان كافى براى بهره بردارى و يا بهره بردارى غلط و نادرست از اين منابع است.
در اينجا با دكتر مرتضى قره باغيان همصدا مى‏شويم، وى مى‏گويد:
((به طور كلى، كمبود مطلق زمين، فلزات و مواد معدنى، آب، جنگل و منابع تأمين انرژى وجود ندارد قاره امريكا ذخاير قابل توجهى از قلع، مس، بكسيت و طلا، آسيا ذخاير عظيم نفت، پلاتين، قلع، روى، آهن، ذغال سنگ و مس دارد.كشورهاى آمريكاى لاتين نيز از ذخاير سرشار نفت، آهن، مس و روى برخوردارند جنگل و فرآورده‏هاى آن، ثروت سرشارى براى كشورهاى آفريقا و جنوب آمريكا به شمار مى‏آيد كه به صورت دست نخورده باقى مانده‏اند.)) - قره باغيان: اقتصاد رشد و توسعه، ج 1 ص 43. ?
طبيعى است كه اگر اين كشورها وسايل و ابزار لازم را براى اين كار را فراهم كنند.براحتى مى‏توانند به بهر بردارى كامل از اين منابع بپردازند و راه دستيابى به اين ابزار و وسايل، علم و تجربه است امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد: ((فاتعظوا عبادالله بالعبر النوافع؛ اى بندگان خدا از عبرتهاى سودمند پند گيريد.)) - خطبه‏ها: 84. ?
در مرحله بعد امام عليه‏السلام مردم را به بهره برداردى از منابع طبيعى فرا مى‏خواند از اينرو در خطبه‏اى كه به هنگام استسقا بر زبان مباركشان جارى شد، بر استفاده از منابع تأكيد شده است:
ألا و ان الارض التى تحملكم و السماء التى تظلكم مطيعتان لربكم و ما أصبحتا تجودان لكم ببركتهما توجعالكم و لا زلفة اليكم و لا لخير ترجوانه منكم ولكن أمرتا بمنافعكم فأطاعتا و أقيمتا على حدود مصالحكم فقامتا

بدانيد زمينى كه شما را بر پشت خود حمل مى‏كند و آسمانى كه بر سرتان سايه گسترده است، فرمانبردار پروردگار شما هستند و اگر بركات خود را بر شما ارزانى مى‏دارند، بدان سبب نيست كه به شما دل مى‏سوزانند يا مى‏خواهند به شما تقرب جويند يا از شما اميد خيرى دارند بلكه خداوند آن دو را فرمان داده كه به شما سود رسانند و آندوهم اطاعت كرده‏اند خداوند زمين و آسمان را براى مصالح شما بر پاى داشته و آندو نيز بر پاى ايستاده‏اند.)) - خطبه‏ها: 143. ?
البته نه تنها در زمين، بلكه در آسمان نيز منافعى براى مردم است و اگر انسان از زمين به طور كامل بهره بردارى كرد و منابع آن به پايان رسيد، مى‏تواند از ثروتهايى كه در ديگر سياره‏ها و كرات آسمانى است، بهره ببرد و چه دل‏انگيز است شمع اميدى كه امام بر سر راه بشريت مى‏افروزد، آنجا كه مى‏فرمايد: ((خداوند زمين و آسمان را براى مصالح شما بر پاى داشته و آندو نيز بر پاى ايستاده‏اند)) و اگر زمين كفاف نيازهاى انسان را ندهد، مى‏توان به منابع آسمان گسترده كه هنوز انسان نتوانسته است به منافع سودمندش پى ببرد دست يافت و نيازها را مرتفع ساخت امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
من وجد موردا عذابا يرتوى منه فلم يغتنمه يوشك أن يظما فلا يجده‏

هر كس چشمه‏اى شيرين و گوارا بيابد از آن سيراب شود و قدر آن را نداند، بزودى تشنه گردد و آن را نيابد. - غررالحكم، 5/227. ?


next page

fehrest page

back page